Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «عصر ایران»
2024-05-06@07:35:30 GMT

دلایل بی‌توجهی بچه‌ها به حرف والدین

تاریخ انتشار: ۱۱ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۱۴۹۹۵

تعیین حد و مرز و حفظ آن کار آسانی نیست، اما اگر به عنوان والدین بتوانید اجزای سازنده و قوانین و نکات آن را مورد توجه قرار دهید خواهید دید که تلاش شما مؤثر واقع خواهد شد. حدومرز تربیتی یک خط جداکننده است که ویژگی‌های افراد را تعریف می‌کند.

به نقل از همشهری آنلاین، این خط مشخص می‌کند محدوده یک فرد کجا پایان می‌یابد و محدوده شخص دیگر از کجا آغاز می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اگر این مرزها ها را بشناسیم می‌دانیم انتظارمان از دیگران چیست.

تمرکز والدین بر رفتار خودشان


زهرا شیسیان، مشاور و روان‌شناس کودک، مدیر کمیته عضویت انجمن روان شناسی تربیتی ایران در مورد چگونگی مشخص کردن حد و حدود برای کودکان می‌گوید: برای مشخص کردن حد و حدود کودک، والدین ابتدا بهتر است به رفتار و چگونگی برقراری روابط خودشان با اعضای خانواده و افراد دیگر توجه داشته باشند. ما می‌توانیم هنگام برقراری ارتباط با یک شخص آنچه را از یکدیگر انتظار داریم مشخص کنیم. زمانی که هر کدام از ما وظیفه خود را در مورد آن بخشی که به روابط ما مربوط می‌شود انجام دهیم رابطه موفق‌تر خواهد بود.

کودکان را سردرگم رها نکنیم


به گفته این روان شناس، کودک نیاز دارد بداند محدوده‌اش از کجا آغاز می‌شود و مسوولیت چه چیزی را باید بپذیرد و اینکه مسوولیت چه چیزی با او نیست. اگر او این را بداند می‌تواند در آینده نیز روابط موفقی با دیگران داشته باشد. اما اگر در فضای ارتباطی رشد کند که در مورد مرزها و مسوولیت خودش و همچنین مرزهای دیگران سردرگم شود؛ ما شاهد مشکلات رفتاری زیادی در بزرگسالی او خواهیم بود.

اهمیت مشخص شدن حد و مرزها


مشخص شدن حد و مرز باعث می‌شود کودک درک روشنی از هویت خود پیدا کند؛ متوجه مسوولیت خود بشود؛ توانایی انتخاب پیدا کندو به این تشخیص برسد که اگر انتخاب خوبی داشته باشد با پیامد مثبتی مواجه خواهد شد.

اما نداشتن مرزهای تربیتی باعث می‌شود کودک متوجه عواقب کارهای خود نشود و فکر کند که همیشه دیگران مسوولیت کار آن‌ها را می‌پذیرد. مانند والدینی که از خطاهای کودک چشم پوشی می‌کنند و خطای او را به گردن دیگران می‌اندازند. همچنین نداشتن حد و مرز باعث خودمحور شدن کودک می‌شود.

چرا والدین نمی‌توانند در تعیین حد و مرزها موفق عمل کنند


شیسیان می‌گوید: علت اصلی که والدین در بحث تربیتی کودکانشان موفق هستند وجود رابطه مطلوب بین آن‌ها و فرزندشان است. آن‌ها برای این رابطه مطلوب زمان با کیفیت در نظر می‌گیرند و فرزندانشان را بی قید و شرط دوست دارند و در واقع آن‌ها را همان طور که هستند پذیرفته‌اند؛ کودکانشان را مقایسه نمی‌کنند و از آن‌ها متناسب با سنشان انتظار دارند. فرزندان هم به این رابطه و دوست داشتن باور عمیق دارند و همین باور آن‌ها را در کنار والدینشان قرار می‌دهد؛ نه در مقابل آنها.

بسیاری از مواقع والدین در زمینه اعمال مرزهای تربیتی برای فرزندانشان هیچ راهنمایی نداشتند و بر حسب عادت همان محدودیت‌های تربیتی که در مورد خودشان در دوران کودکی یا نوجوانی‌شان اعمال شده بود به کار می‌بستند. اما والدین باید بدانند که چطور می‌توانند با اعمال محدودیت‌های مثبت و مفید از بروز بسیاری از مشکلات پیشگیری کنند.

چطور می‌توان کودکان را برای آینده بهتر تربیت کرد؟


ما معمولاً در زمان حال از فرزندانمان مراقبت می‌کنیم بدون اینکه به آینده آنان فکر کنیم. یکی از اهداف تربیت کودک توجه به آینده اوست؛ ما فرزندانمان را پرورش می‌دهیم تا در آینده بزرگسالانی مسوولیت پذیر شوند.

والدین به پرورش کودکانی اهمیت می‌دهند که هم دوست داشتنی و هم مسوولیت پذیر باشند و می‌خواهند کمک کنند تا حد و مرزی درونی در کودکان شکل بگیرد یعنی فقط آموزش و دانستن حد و مرزها کافی نیست بلکه حفظ مرز با در نظر گرفتن عواقب آن اهمیت دارد تا کودک یاد بگیرد مشکلات زندگی‌اش به خودش مربوط می‌شود نه به والدینش.

در آموزش حد و مرزها به کودکان، والدین به چه نکاتی باید توجه داشته باشند؟


اول باید در نظر داشته باشیم آموزش حد و مرزها کاری است طاقت فرسا و مستلزم صبوری زیاد است. اینکه مفاهیم و اصول حد و مرزها آشکار هستند این‌ها قوانینی هستند که ریشه در واقعیت دارند. باید به آن‌ها کمک کنید تا آموزش را با تجربه پیوند بدهند. تجربه‌هایی مثل تحمل عواقب رفتاری؛ درک حق مالکیت؛ احترام به رفتارهای دیگران و در موقعیت‌های متفاوت به او آموزش بدهید که تو خودت مسوول رفتار خودت هستی.

وقتی دختر شما سر شما جیغ می‌کشد صبر کنید تا کمی آرام شود بعد به او بگویید که جیغ کشیدن رفتار خوبی نیست؛ تو می‌توانی عصبانی باشی و در مورد عصبانیتت با من صحبت کنی؛ اما جیغ کشیدن دیگران را آزار می‌دهد و ادامه دادن آن توسط تو باعث می‌شود که من محدودیت اعمال کنم.

نکته مهم؛ مقتدرانه رفتار کنید


بخشی از پرورش کودک تحمل کردن مقاومت او در برابر مرزهایی است که در برایش در نظر گرفته‌اید. کودک اراده و قاطعیت شما را آزمایش می‌کند و شما نیز در برابر این آزمایش باید مقتدرانه عمل کنید و خیلی زود از موضع خود پایین نیایید و به یاد داشته باشید که در عین حال همیشه فرزندتان را از عشق مطمئن کنید

کانال عصر ایران در تلگرام

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: والدین بچه ها حد و مرزها حد و مرز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۱۴۹۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آموزش صلح و صلح‌طلبی، سنگ بنای روابط انسانی

آموزش صلح نقشی حیاتی در تربیت نسل‌هایی صلح‌طلب و توانمند در حل و فصل مسالمت‌آمیز چالش‌ها ایفا می‌کند؛ این فرایند شامل طیف وسیعی از مفاهیم مانند همدلی، احترام به حقوق بشر، حل مسالمت‌آمیز منازعات و عدالت اجتماعی است که باید مورد توجه قرار گیرد و در این بین نقش مدارس، خانواده و دوستان بسیار مهم است.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، هدف آموزش صلح، ساختن جامعه‌ای است که در آن، خشونت جایی نداشته باشد و صلح و گفت‌وگو، سنگ بنای روابط انسانی قرار گیرد؛ در این جامعه افراد با احترام متقابل به یکدیگر، اختلافات خود را از طریق گفت‌وگو حل و فصل می‌کنند و صلح و آرامش بر همه جا سایه می‌افکند.

آموزش صلح، دانش‌آموزان را با مهارت‌هایی مانند حل مسالمت‌آمیز منازعات، همدلی و ارتباط مؤثر آشنا می‌کند که برای موفقیت در زندگی و مشارکت فعال در جامعه ضروری است، همچنین آموزش صلح به دانش‌آموزان کمک می‌کند تا بی‌عدالتی‌ها و نابرابری‌های موجود در جهان را درک و برای ایجاد جامعه‌ای عادلانه‌تر و فراگیرتر تلاش کنند.

معلمان نقش کلیدی در ترویج آموزش صلح در کلاس درس دارند؛ آنها باید با مفاهیم و روش‌های آموزش صلح آشنا باشند و بتوانند آنها را به طور مؤثر به دانش‌آموزان خود آموزش دهند؛ علاوه بر آن والدین می‌توانند با آموزش ارزش‌های صلح به فرزندان خود و تشویق آنها به مشارکت در فعالیت‌های صلح‌آمیز، نقش مهمی در این زمینه ایفا کنند.

سازمان‌های جامعه مدنی می‌توانند با ارائه برنامه‌های آموزشی، انجام تحقیقات و حمایت از سیاست‌های مربوط به آموزش صلح، به پیشبرد این امر کمک کنند.

آموزش صلح، زیربنای تعامل با دیگران است

اسماعیل صالح‌زاده، جامعه‌شناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی در خصوص اهمیت آموزش صلح اظهار می‌کند: در دنیایی که تشنه صلح و آشتی است، آموزش صلح نقشی حیاتی در تربیت نسل‌هایی صلح‌طلب و توانمند در حل و فصل مسالمت‌آمیز چالش‌ها ایفا می‌کند؛ این امر فراتر از آموزش صرف مفاهیم صلح است و شامل مهارتی ارزشمند برای زندگی در دنیایی پویا و متنوع می‌شود.

وی ادامه می‌دهد: آموزش صلح به افراد می‌آموزد که چگونه نزاع‌های اجتماعی را به طور مسالمت‌آمیز حل کرده و از خشونت به عنوان ابزار رفع مشکلات اجتناب کنند؛ آموزش صلح می‌آموزد که چگونه به حقوق و ارزش‌های دیگران احترام بگذاریم و برای ایجاد جوامعی عادلانه تلاش کنیم.

این پژوهشگر مسائل اجتماعی تصریح می‌کند: آموزش صلح، زیربنای همکاری و همیاری میان افراد را شکل می‌دهد تا با اتکا به یکدیگر، مشکلات مشترک را حل و فصل کنند؛ این آموزش‌ها به ما می‌آموزند که چگونه با محیط زیست خود رفتار کنیم تا از منابع طبیعی به طور پایدار و مسئولانه استفاده کنیم و برای نسل‌های آینده نیز زمین قابل سکونتی باقی بگذاریم.

نقش معلمان در نهادینه کردن فرهنگ صلح در جامعه

وی در خصوص نقش مدرسه و معلمان در آموزش صلح بیان می‌کند: گنجاندن دروسی مانند حل تعارض، مدارا، همدلی و حقوق بشر در کنار دروس سنتی، دانش‌آموزان را با مفاهیم بنیادی صلح آشنا می‌کند و زمینه را برای نهادینه شدن فرهنگ صلح در جامعه فراهم می‌سازد، همچنین کارگاه‌های آموزشی با تمرکز بر مهارت‌های میانجی‌گری، مذاکره و حل مسئله، به دانش‌آموزان کمک می‌کند تا در مواجهه با چالش‌ها و اختلافات، رویکردی صلح‌آمیز داشته باشند.

صالح‌زاده اضافه می‌کند: استفاده از روش‌های خلاقانه برای شبیه‌سازی زمینه‌های صلح، بازی‌ها و داستان‌سرایی، مفاهیم صلح را به شیوه‌ای جذاب و ملموس به دانش‌آموزان منتقل می‌کند، علاوه بر آن برگزاری اردوهایی با محوریت گفت‌وگوی بین فرهنگی، همبستگی اجتماعی و خدمات داوطلبانه، فرصتی ارزشمند برای دانش‌آموزان جهت تجربه عملی صلح در دنیای واقعی فراهم می‌کند.

وی می‌گوید: تبادل دانش‌آموز با فرهنگ‌ها و ملل مختلف، زمینه را برای درک متقابل، احترام به تفاوت‌ها و صلح‌آفرینی در سطح جهانی فراهم می‌کند، مشارکت در فعالیت‌های داوطلبانه مانند کمک به نیازمندان، پاک‌سازی محیط زیست و ترویج صلح، حس مسئولیت اجتماعی و تعهد به صلح را در دانش‌آموزان تقویت خواهد کرد.

این جامعه‌شناس با اشاره به جایگاه خانواده‌ها در آموزش صلح اظهار می‌کند: گفت‌وگوی صلح‌آمیز با فرزندان در مورد مسائل روزمره، چالش‌ها و اختلافات، الگوی رفتاری مناسبی برای حل صلح‌آمیز تعارضات در اختیار آنها قرار می‌دهد.

وی ادامه می‌دهد: به اشتراک گذاشتن داستان‌ها و کتاب‌هایی با مضامین صلح، همدلی و احترام به دیگران، بذرهای صلح را در قلب و ذهن کودکان می‌کارد، همچنین مشارکت در فعالیت‌های داوطلبانه به عنوان یک خانواده، روحیه همبستگی، مسئولیت اجتماعی و تعهد به صلح را در فرزندان تقویت می‌کند.

صلح درونی مهم‌تر از صلح بیرونی است

صالح زاده تصریح می‌کند: صلح درونی، مقدمه صلح بیرونی است؛ این جمله مفهومی عمیق و پرمغز دارد که به ارتباط بین آرامش و ثبات درونی انسان با صلح و صفا در دنیای بیرون می‌پردازد؛ این جمله بیانگر این است که برای رسیدن به صلحی پایدار در جامعه، ابتدا باید در درون خودمان به آرامش و صلح برسیم.

وی اضافه می‌کند: شاعران و اندیشمندان بسیاری در طول تاریخ بر این موضوع تأکید کرده‌اند؛ مولانا در مثنوی معنوی به وضوح این ارتباط را بیان می‌کند و نقل به مضمون اشعار آن این است که صلح واقعی از درون ما آغاز می‌شود؛ وقتی با خودمان در صلح باشیم، می‌توانیم صلح را به دیگران نیز گسترش دهیم، بخشی از این اشعار مانند «جنگِ فعلی هست از جنگِ نهان......زین تخَالُف آن تخَالُف را بدان

جنگِ طبعی، جنگِ فعلی، جنگِ قول...... در میان جزوها حربیست هول

گوهرِ جان چون ورای فضل‌هاست......خویِ او این نیست، خوی کبریاست» است.

این جامعه‌شناس در جواب این سوال که چرا صلح درونی تا این اندازه مهم است، پاسخ می‌دهد: انسان‌هایی که در صلح با خودشان هستند، کمتر دچار خشم، اضطراب و افسردگی می‌شوند؛ آنها تمایل بیشتری به همدلی، بخشش و صبر دارند، احتمال کمتری دارد که وارد درگیری‌ها و خشونت‌ها شوند، بنابراین با تلاش برای رسیدن به صلح درونی، نه تنها به آرامش و خوشبختی خودمان کمک می‌کنیم، بلکه به صلح‌آمیزتر شدن دنیای اطرافمان نیز یاری می‌رسانیم.

وی تصریح می‌کند: مسئولیت صلح بر عهده خودمان است؛ صلح هدیه‌ای نیست که منتظر آن باشیم، بلکه باید آن را بسازیم، هیچکس نمی‌تواند صلح را به ما تحمیل کند و صلح واقعی از درون ما و از طریق تلاش‌های خودمان به وجود می‌آید، بنابراین صلح، گلی نیست که در باغچه بکاریم و منتظر شکوفه آن باشیم، بلکه صلح بنایی است که باید با آجرهای صبر، مدارا و گفت‌وگو بنا کنیم.

صالح‌زاده اضافه می‌کند: به یاد داشته باشید که صلح درونی یک سفر است، نه یک مقصد؛ به عبارت دیگر صلح سفری نیست که به آن برسیم، بلکه روشی است که طی می‌کنیم، از این رو می‌توان برای ایجاد صلح درونی کارهایی از جمله گذراندن وقت در طبیعت، ارتباط با عزیزان، کمک به دیگران، بخشش خود و دیگران انجام داد.

صلح‌طلبان چه ویژگی‌هایی دارند؟

زهره سادات کاظمی، روان‌شناس و مشاور تربیتی در خصوص ویژگی‌های شخصیتی مرتبط با صلح‌طلبی اظهار می‌کند: صلح‌طلبان قادر هستند احساسات و دیدگاه‌های دیگران را درک و با آنها همدلی کنند؛ آنها نسبت به رنج دیگران دلسوز هستند و تمایل دارند به آنها کمک کنند.

وی ادامه می‌دهد: صلح‌طلبان به این باور دارند که حتی در شرایط سخت می‌توان به صلح دست یافت؛ آنها خوشبین هستند و معتقدند که انسان‌ها می‌توانند برای حل و فصل درگیری‌ها با یکدیگر همکاری کنند، همچنین صلح‌طلبان در تلاش برای صلح صبور هستند؛ آنها می‌دانند که ایجاد تغییر زمان می‌برد و حاضر هستند برای رسیدن به اهداف خود تلاش و پشتکار داشته باشند.

این روان‌شناس تصریح می‌کند: صلح‌طلبان قادر هستند دیگران را ببخشند، حتی کسانی را که از آنها آزار دیده‌اند؛ آنها کینه به دل نمی‌گیرند و به دنبال انتقام نیستند و صلح‌طلبان صادق و راستگو هستند؛ آنها به تعهدات خود پایبند بوده و در روابط خود با دیگران شفافیت دارند، بنابراین صلح‌طلبان مسئول اعمال خود هستند، آنها از اشتباهات خود درس می‌گیرند و برای جبران آنها تلاش می‌کنند.

باورها و احساساتمان بر صلح تأثیر می‌گذارد

وی در پاسخ به این سوال که چگونه افکار و باورهای ما بر صلح تأثیر می‌گذارد، بیان می‌کند: افکار و باورهای ما نقش مهمی در ترویج یا بازدارندگی از صلح دارد؛ افکار و باورهای منفی، مانند افکار مربوط به نفرت، ترس و بی‌اعتمادی می‌توانند منجر به درگیری و خشونت شود و از سوی دیگر، افکار و باورهای مثبت، مانند افکار مربوط به عشق، همدلی و درک متقابل، می‌تواند صلح و همکاری را ترویج کند.

کاظمی ادامه می‌دهد: باور به اینکه "ما" و "آنها" وجود دارد، باور به اینکه خشونت تنها راه حل است، باور به اینکه صلح غیرقابل دسترس است؛ این موارد چند نمونه از افکار و باورهایی است که از صلح جلوگیری می‌کند و مهم است که باورهای متقابل به این معنا خشونت راه حل نیست و صلح قابل دسترسی است، باید جایگزین باورهای نادرست درباره صلح شود.

وی در خصوص نحوه تأثیر احساسات بر رفتار ما در قبال دیگران می‌گوید: وقتی عصبانی هستیم، ممکن است بیشتر احتمال داشته باشد که پرخاشگرانه عمل کنیم، به عنوان نمونه داد بزنیم، ناسزا بگوییم یا حتی به دیگران آسیب برسانیم؛ وقتی غمگین هستیم، ممکن است از دیگران کناره‌گیری کنیم و تمایلی به معاشرت اجتماعی نداشته باشیم.

این روان‌شناس ادامه می‌دهد: وقتی می‌ترسیم، ممکن است از دیگران دوری کنیم یا برای محافظت از خود رفتارهای پرخاشگرانه داشته باشیم؛ وقتی شاد هستیم، بیشتر احتمال دارد که با دیگران رفتار دوستانه و سخاوتمندانه داشته باشیم؛ وقتی فردی را دوست داریم، بیشتر احتمال دارد که به او توجه و محبت نشان دهیم و از او حمایت کنیم.

گوش دادن فعال موجب ایجاد صلح می‌شود

وی در پاسخ به این سوال که چه رفتارهایی به صلح منجر می‌شود؟ می‌گوید: رفتارهایی که به صلح منجر می‌شود، بر احترام، درک و همدلی متمرکز است؛ رفتارهایی از جمله ارتباط مؤثر، گوش دادن فعال، حل مسالمت‌آمیز تعارض، همدلی و بخشش، رفتارهایی هستند که موجب ایجاد صلح خواهد شد.

کاظمی توضیح می‌دهد: توانایی برقراری ارتباط واضح و صادقانه با دیگران به حل سوءتفاهم‌ها و ایجاد روابط قوی کمک می‌کند؛ گوش دادن فعال به معنای گوش دادن با دقت و بدون قضاوت به صحبت‌های دیگران است؛ این کار به شما کمک می‌کند تا دیدگاه آنها را درک و با آنها همدلی کنید.

وی ادامه می‌دهد: همدلی به معنای توانایی درک و به اشتراک گذاشتن احساسات دیگران است؛ این کار به شما کمک می‌کند تا با دیگران ارتباط عمیق‌تری برقرار کنید و روابط معناداری ایجاد کنید، همچنین بخشش به معنای رها کردن خشم و کینه نسبت به کسی بوده که به شما ظلم کرده است، این کار می‌تواند به شما کمک کند تا از گذشته عبور کنید و روابط خود را با دیگران بهبود بخشید.

این روان‌شناس در مورد اینکه چگونه روابط ما با دیگران بر صلح تأثیر می‌گذارد؟ اظهار می‌کند: روابط قوی و مثبت می‌تواند به ما احساس تعلق، حمایت و عشق دهد؛ این احساسات می‌تواند به ما کمک کند تا با دیگران با احترام و همدلی رفتار کنیم و از خشونت پرهیز کنیم.

وی ادامه می‌دهد: خانواده اولین جایی است که ما در مورد روابط و نحوه تعامل با دیگران یاد می‌گیریم؛ روابط سالم خانوادگی می‌تواند به ما در رشد حس قوی عزت نفس، همدلی و مهارت‌های حل مسالمت‌آمیز تعارض کمک کند، همچنین دوستان می‌توانند منبع حمایت و تشویق باشند و به ما کمک کنند تا موضوعات جدیدی در مورد خودمان و جهان یاد بگیریم.

بنا بر آنچه که بیان شد، صلح، تنها در سایه آموزش، گفت‌وگو و همبستگی قابل تحقق است، آموزش صلح، فرایندی مستمر و پویا است که نیازمند تعهد و مشارکت تمام ارکان جامعه از جمله خانواده‌ها، مدارس و دانشگاه‌ها است؛ با اینکه چالش‌هایی در مسیر آموزش صلح وجود دارد، اما همچنان یک ابزار ضروری برای ایجاد دنیایی عادلانه‌تر است، بنابراین سرمایه‌گذاری در آموزش صلح سرمایه‌گذاری برای آینده‌ای روشن‌تر است.

کد خبر 748684

دیگر خبرها

  • چرا برخی افراد سریع‌تر از دیگران می‌دوند؟
  • درخت 500 ساله در گیلان قربانی بی‌توجهی (فیلم)
  • ترکیه: حماس پس از تشکیل کشور مستقل فلسطین، سلاح را کنار خواهد گذاشت
  • جزئیات جدید از پیدا شدن دختر صحرا؛ پشت‌پرده دزدیده شدن «یسنا» فاش شد!
  • آلفایی‌ها هنوز به دنیا نیامده، پیج اینستاگرام دارند
  • جزئیات طرح جدید برای انسداد مرزهای شرقی
  • چگونه کودک باهوش‌تری داشته باشیم؟
  • آموزش صلح و صلح‌طلبی، سنگ بنای روابط انسانی
  • حوادث ناشی از بی‌توجهی به هشدارها در کهگیلویه
  • بخش قابل توجهی از یهودیان از جنایات رژیم صهیونیستی اعلام بیزاری کرده‌اند